loading...
زندگی زیباست
علی بازدید : 280 پنجشنبه 27 بهمن 1390 نظرات (4)

خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار

حالا چه مانده از من ؟... یک مشت شعر بیمار

انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن

اما... امید باطل... شب دائمی ست انگار

با تار و پود این شب باید غزل ببافم

وقتی که شکل خورشید ، نقشی ست روی دیوار

دیگر مجال گریه از درد عاشقی نیست

بار ترانه ها را از دوش عشق بردار

بوی لجن گرفته انبوه خاطراتم

دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

وقتی به جرم پرواز باید قفس نشین شد

پرواز را پرنده ! دیگر به ذهن مسپار

شاید از ابتدا هم تقدیر من سفر بود

کوچی بدون مقصد از سرزمین پندار

از پوچ پوچ رویا ، تا پیچ پیچ کابوس

از شوق زنده بودن... تا خنده ای سرِ دار

 

برچسب ها تنها , شعر , شعر نو ,
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط hadis mehraboooooon در تاریخ 1348/10/11 و 17:19 دقیقه ارسال شده است

salam.ashshshsheghe sheratunamشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : *شکلکشکلک:

این نظر توسط pooriya kholoosi در تاریخ 1391/02/13 و 1:13 دقیقه ارسال شده است

راستش من با اسم چند مطلب اولت یک جمله ساختم که به دل خودم نشست گفتم برای خودتم بنویسمش شاید خوشت بیاد برو ،جاده آخر خط شکست تصویرت را... مطالبتم جالبو دل نشین بود آفرین
پاسخ : خيلى جالب بود.ممنون از توجهت.جمله ى زيبايى بود

این نظر توسط Hadis در تاریخ 1348/10/11 و 22:24 دقیقه ارسال شده است

aliiiii boooooooooooooooodddشکلک
ayyy goftiii


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 261
  • کل نظرات : 745
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 44
  • باردید دیروز : 131
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 2,239
  • بازدید سال : 20,260
  • بازدید کلی : 419,060
  • کدهای اختصاصی